به گزارش سینماپرس، طی چند وقت اخیر تصاویری از پرتره و تندیسهایی به دور از هر گونه وجوه هنری و غیرحرفهای به اسم سردار شهید قاسم سلیمانی در فضای مجازی منتشر میشود که بسیار ناراحتکننده هستند. چند وقت پیش نادر قشقایی به عنوان مجسمهسازی که سابقه سالها فعالیت در هنر مجسمهسازی و به جا گذاشتن آثاری از جمله مجسمه شهید مدرس (نصب شده در میدان بهارستان)، شهید همت و یادمان انتفاضه میدان فلسطین را در کارنامه حرفهاش دارد، از ساخت پرتره شهید سلیمانی با همکاری حوزه هنری خبر داد. «جوان» برای پیگیری این خبر و واکاوی علت ساخت و نصب آثار ضعیفی با محوریت شهید سلیمانی در شهرهای مختلف به گفتگو با ایشان نشسته است.
مدتی است که بعد از شهادت سردار سلیمانی هرازگاهی شاهدیم در یک نقطه از کشور یک سردیس یا تندیسی از این شهید بزرگوار نصب میشود که به دلیل عدم مراعات مؤلفههای تخصصی و حرفهای و ضعفهای فاحش آنها با واکنشهایی همراه بوده است. به نظر شما ساخت تندیس یا سردیس مشاهیر و چهرههای شاخص با رعایت چه نکاتی باید ساخته شود؟
باید هر چیزی بر اساس قواعد و اصول خودش و در مسیر حرفهای و اصیلش قرار بگیرد، مثلاً انجمنهای تخصصی مانند انجمن دندانپزشکان، مغز و اعصاب و... که هر کدامشان دارای اعضای متخصصی در حیطه خودشان هستند و به دلیل حریمی که دارند کسی در آن حوزه و حیطه وارد نمیشود، بحث ساخت و طراحی یک پیکره یا المان و هم به علت وجود وجوه تخصصی نباید افراد غیرمتخصص در آن وارد شوند. انجمنهای تخصصی بهترین محملهایی هستند که به دلیل داشتن تخصص و توانایی میتوانند به تولید کارهای قابل قبول و حرفهای دست بزنند ولی احساس من بر این است که شاید منافعی در این جور اتفاقات وجود دارد که دوستان به این شکل کارهایی را که شایسته و بایسته این شهید بزرگوار نیستند، در معابر شهرهای کشور نصب میکنند.
طراحی، ساخت و نصب چنین آثاری معمولاً باید چه پروسهای را طی کند تا خروجی آن یک اثر قابل دفاع و شاخص باشد؟
در دیگر نقاط دنیا وقتی تصمیم میگیرند یک چنین کاری را تولید و نصب کنند، یک کارگروه ۲۵ نفره مشتمل بر چندین نقاش، مجسمهساز، گرافیست، شهرساز و عوامل مرتبط دیگری که تقریباً یک دوره ۲۵ ساله مسئولیت چنین اقداماتی را دارند، در مورد آن شخصیت و جایگاهش و مسائل بسیار زیاد و مرتبط دیگر اقدام به تحقیقات و پژوهشهای لازم میکنند و نهایتاً خروجی کار اثری میشود که برای قرنهای زیادی بر سر معابر شهری نصب میشود. در این مجموعهها با رفت و آمد مدیران خطمشیها عوض نمیشود و همیشه در مسیر از پیش طراحی شده و طولانی با مراعات نکات حرفهای و تخصصی بدون توجه به سلایق فردی و نگاه شخصی مدیرانی که برای یک دوره چندساله متصدی امور میشوند، کارشان را در قالب طی یک فرآیند و پروسه دقیق انجام میدهند. متأسفانه در مجموعههای هنری ما قانون یا چارچوب بازدارندهای برای چنین موقعیتهایی وجود ندارد یا اگر هست، رعایت نمیشود تا جلوی ساخت و نصب چنین آثار ضعیف و نازلی گرفته شود و نتیجه هم میشود این پیکرهها و سردیسهایی که از شهید سلیمانی بدون رعایت ابتداییترین اصول مجسمهسازی و گرافیکی ساخته میشود و در فضای مجازی با ناراحتی مخاطبان از هنرمندان گرفته تا مردم عادی مواجه شدهاند. در هیچ کجای دنیا اجازه نمیدهند افرادی به این شکل بخواهند به چنین حوزه تخصصی و البته مهمی وارد بشوند یا اقدام به ساخت آثاری در مورد مشاهیر و چهرههای شاخص کشورشان کنند.
پیشنهاد شما برای سامان دادن به این اوضاع چیست؟
باید همه کارها تحت نظارت دقیق یک انجمن و گروه حرفهای که افراد و نیروهای آن مشخص هستند قرار بگیرد تا این معضلی را که الان داریم در آینده نداشته باشیم. برای جلوگیری از این اقدامات غیرحرفهای و ضعیف باید دستگاههایی مثل مجلس در حوزه تقنینی و تصویب قوانین بازدارنده و دیگر دستگاههای اجرایی به عنوان مجریان قانون با ارادهای محکم به اجرای بدون تنازل قوانین اقدام کنند. من خودم در چهار دورهای که رئیس انجمن بودم با نامهنگاریهایی که با مسئولان بخشهای مختلف از سازمان زیباسازی شهرداری، وزارت کشور و... انجام دادیم، نوع ارتباطات و مسیر درست و حرفهای شکلگیری چنین آثاری را ترسیم کردیم تا هر فردی بر حسب سلیقه یا ارتباطاتی که با برخی مسئولان و مدیران دارد، اجازه پیدا نکند آثاری که شاخصههای یک محصول هنری حرفهای و قابل اعتنا و احترام را ندارد، تولید کند، دقیقاً مثل همین کارهایی که به اسم سردار شهید قاسم سلیمانی در حال انجام است و همه ما عکسهای آنها را که در فضای مجازی منتشر میشود، میبینیم و غصه میخوریم. واقعیت این است که در این بین یکسری مافیا هم وجود دارند که نهایت سوءاستفاده را از فضای فرهنگی- هنری میکنند و اینها همانند یک مردابی هستند که در حال عمیقتر شدن و گسترش بیشتری هستند.
در واقع شما ریشه چنین اوضاعی را در سه محور «عدم وجود یا اجرای قوانین موضوعه، جابهجا شدن مسئولان فرهنگی- هنری به دلیل آمد و شدهای سیاسی و نیز وجود یکسری جریانات مافیایی و ذینفع» میدانید که لازم است برای آنها فکری بشود.
بله دقیقاً درست است.
ظاهراً طبق آنچه اعلام شد برای ساخت المان یا پیکرهای از سردار شهید سلیمانی پیشنهادی به شما داده شد، ساخت آن اثر به کجا رسید؟
بله من آن را ساختم. من و آقای شجاعیطباطبایی با گذاشتن وقت بسیار تلاش کردیم برای مراسم چهلم این شهید عزیز و بزرگ آن را آماده کنیم تا در یکی از معابر (بنابر تصمیم مسئولان مربوطه) نصب شود، اما متأسفانه این اثر به رغم اینکه متولیاش حوزه هنری انقلاب اسلامی بوده در حال خاک خوردن است. من نمیدانم پشت پرده چه خبر است ولی پرترهای که من از ایشان ساختم در این مجموعه بایگانی شده است. متأسفانه از طرفی دیگر ما شاهدیم در رشت، ورامین، خوزستان و برخی جاهای دیگر آثاری در مورد شهید سلیمانی ساخته و نصب میشود که به هیچ عنوان در سطح شخصیت ایشان و هنر ۷ هزار ساله ایران نیستند.
قضیه ساخت یادمان شهید حججی به کجا رسید؟
آن کار هم متأسفانه به سرنوشت پرتره شهید سلیمانی مبتلا شد. سعی ما بر این است که با گفتن کمبودها و کاستیها بتوانیم به بهتر و حرفهایتر شدن فضای هنری کشورمان کمک کنیم، هر چند ظاهراً مسئولان فقط به سلبریتیهای حوزه فیلم و سینما توجه دارند و آنها برایشان مهم هستند.
*جوان
ارسال نظر